برای انسان‌های بزرگ بن‌بستی وجود ندارد، چون بر این باورند که: یا راهی خواهم یافت یا راهی را خواهم ساخت.

برای انسان‌های بزرگ بن‌بستی وجود ندارد، چون بر این باورند که: یا راهی خواهم یافت یا راهی را خواهم ساخت.





سیلی ثانیه بر ساعت دیوار نشست / ساعت از شرم درون عقربه هایش بشکست / خانه ویران و زمان گنگ شد از حادثه ای، / کز وقوعش دل من با سر زلفت پیوست

سیلی ثانیه بر ساعت دیوار نشست / ساعت از شرم درون عقربه هایش بشکست / خانه ویران و زمان گنگ شد از حادثه ای، / کز وقوعش دل من با سر زلفت پیوست 





خوشتر آن باشد که سر دلبران / گفته آید در حدیث دیگران

خوشتر آن باشد که سر دلبران / گفته آید در حدیث دیگران





به آرامی آغاز به مردن می‌کنی / اگر برده عادت خود شوی / اگر همیشه از یک راه تکراری بروی / اگر روز مرگی را تغییر ندهی / اگر رنگ‌های متفاوت به تن نکنی / یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی

به آرامی آغاز به مردن می‌کنی / اگر برده عادت خود شوی / اگر همیشه از یک راه تکراری بروی / اگر روز مرگی را تغییر ندهی / اگر رنگ‌های متفاوت به تن نکنی / یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی





زندگی، گرمی دل های به هم پیوسته ست / تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست

زندگی، گرمی دل های به هم پیوسته ست / تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست 





چون قلم اندر نوشتن می‌شتافت / چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت

چون قلم اندر نوشتن می‌شتافت / چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت 





زندگی را به دل‌انگيزترين چهره بيارايد. آنچنان با تو در آميزد اين روح لطيف، كه تمنای وجودت همه او باشد و بس. بی‌نيازت سازد، از همه چيز و همه كس.

زندگی را به دل‌انگيزترين چهره بيارايد. آنچنان با تو در آميزد اين روح لطيف، كه تمنای وجودت همه او باشد و بس. بی‌نيازت سازد، از همه چيز و همه كس.





من آن گلبرگ مغرورم نمی میرم ز بی آبی / ولی بی دوست می میرم در این مرداب تنهایی

من آن گلبرگ مغرورم نمی میرم ز بی آبی / ولی بی دوست می میرم در این مرداب تنهایی





می‌کوش به هر ورق که خوانی / کان دانش را تمام دانی

می‌کوش به هر ورق که خوانی / کان دانش را تمام دانی





در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم / بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم / بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم





گزارش تخلف
بعدی